آلوده

نکرت

آلوده

نکرت

مشاعره با حرف چ

مشاعره با حرف چ  ( اینجا کلیک کنید )


چه کند کز پی دوران نرود چون پرگارهر که در دایره گردش ایام افتادحافظ
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا راسماع وظع کجا نغمه رباب کجاحافظ
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودیدل و جان فدای رویت بنما عذر ما راحافظ
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کردنفس به بوی خوشش مشکبلر خواهم کردحافظ
چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینانهمراه تو بودن گنه از جانب ما نیستحافظ
چو با حبیب نشینی و باذه پیما ئیبیاد دار محبان باد پیما راحافظ
چه شود گر منو تو چند قدح باده خوریمباده از خون رزان است نه از خون شماحافظ
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاستسخن شناس نیی جان من خطا اینجاستحافظ
چو نقش غم ز دور بینی شراب خواهتشخیص کرده ایم و مداوا مشخص استحافظ
چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز منور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز منحافظ
چشم خود را گفتم آخر یک نظر سیرش ببینگفت میخواهی مگر جوی خون راند ز منحافظ
چو گل هر دم ببویت جامه در تنکنم چاک از گریبان تا به دامنحافظ
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شادما به امید غمت خاطر شادی طلبیمحافظ
چاک خواهم زد این دلق ریایی چکنمروح را صحبت نا جنس عذابیست الیمحافظ
چون نیست نماز من آلوده نمازیدر میکده زان کم نشود سوز و گدازمحافظ
چه جرم کرده ام ای جان و دل بحضرت توکه طاعت من بیدل نمی شود مقبولحافظ
چو یار بر سر صلح است و عذر می طلبدتوان گذشت ز جور رقیب در همه حالحافظ
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گرددمن نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلکحافظ
چگونه باز کنم بال در هوای وصالکه ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراقحافظ
چو بید بر سر ایمان خویش می لرزمکه دل بدست کمان ابروئیست کافر کیشحافظ













موضوعات مرتبط :



مشاعره با حرف ب  ( اینجا کلیک کنید )




مشاعره با حرف ث  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف ج  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف چ  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف ح  ( اینجا کلیک کنید )



نظرات 1 + ارسال نظر
باران زده چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ

ღ× شاید شعر همین است من عاشق تو باشم تو با هر که میخواهی


سلام اپم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد