سلام دوستان . چند وقتیه با یه وب آشنا شدم . آهنگش خیلی بهم حال میده. هر بار میرم اونجا یه دو سه باری می گوشمش
. میخواین شما هم برین بگوشین
.اینم آدرس وبلاگ مهدی : استدلال ذهن یک دروغگو. اگه هم خواستین دانلودش کنین. لینکشو گذاشتم اینجا : برای دانلود رو شکلک این تا به تا خوشکله کلیک کنید :
متن شعر رو هم میتونید در ادامه مطلب بخونید
راستی این آهنگ همه کس پسند نیست . گفته باشم . یه موقع دانلود نکنید بعدش به نکرت فحش بدید.فدای همتون
نمی دونم چی چی نوشت : ستمگر! خمار ستمتم
چوپان قصه ما دروغگو نبود، او تنها بود، و از فرط تنهایی فریاد گرگ گرگ سر میداد، افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد، و همه در پی گرگ بودند!!
مناسبت گذشت نوشت : دیروز روز وسط سال بود . یعنی ۱۸۳ روز از سال رفته بود و ۱۸۳ روز هم باقی مونده بود . یکی میگفت وسط سال اگه دعا کنی دعات مستجابه . اما نگران نباشید . من دیروز آرزو کردم همه آرزوهاتون برآورده شه
. پس با خیال راحت آرزو کنید! اما اگه زبونم لال دعاتون مستجاب نشد حتما یه حکمتی توش بوده
. مثلا اگه دعا کردین که ۱ کیسه طلا پیدا کنید و یهو رفتین بیرون به جا ۱ کیسه طلا ۱ آجر خورد تو سرتون
( دوباره زبونم لال
) و سرتون شکست ناراحت نشین. شاید قرار بوده ۱ دیوار رو سرتون خراب شه
بعد در اثر این دعاتون ۱ دیوار تبدیل شده به آجر
.
سنگ صبور غم هام به دیدنم آمد نوشت : امشب تنها با ستمگرم یکم آروم شدم
زیر نویس : ستمگر شخص نیست
خسته شدم نوشت : این لینکدونی گودری رو نتونستم اونجوری که میخوام واس خودم درس کنم . بیخیالش شدم
شدیدغمگین شدم نوشت: از کسی کاری ساخته نیست . . . حتی اگر نیازمندی های همشهری هم در همه ی صفحاتش نیازم به تورا چاپ کند! می خوانی و مچاله اش می کنی . . درست مث من . . . !!
مملکته داریم؟ واحد خبر گزاری پر روئه داریم؟
پ ن : دوستان ببخشید اگه یکم دیر آپ میشه. من تا ته و تویه این گودری رو در نیارم و یه خوشگلشو واسه خودم درس نکنم بی خیال نمیشم
دلم تنگ شد نوشت : بوسیدم و گذاشتم کنار . .تمام چیزهایی را که ندارم . .
دست هایت را . .
شانه هایت را . .
محبت هایت را . .
همه را ..
شرلوک هلمز و دکتر واتسون در سفر بودند و شب را باید در خارج از شهر میگذراندند. آنان پس از خوردن شام به چادرشان رفتند و خوابیدند. چند ساعت بعد هلمز بیدار شد و با زدن آرنج به پهلوی دوست وفادارش او را بیدار کرد و گفت: واتسون به آسمان نگاه کن و بگو چه میبینی؟ واتسون: میلیونها میلیون ستاره میبینم. هلمز: دیدن این همه ستاره به توچه میگوید؟ واتسون پس از کمی تفکر گفت: از جنبه اخترشناسی به من می گوید که میلیونها کهکشان و میلیاردها سیاره در جهان وجود دارد. از نظر طالعبینی به من میگوید که زحل در برج اسد است. از نظر زمانسنجی استنتاج بنده این است که ساعت تقریبا 3 و ربع است. از جنبه الهیات میبینم که خداوند قادر متعال است وما حقیر و ناچیزیم. از نظر هواشناسی هم حدس میزنم که فردا روز قشنگی خواهد بود. به نظر شما ستارهها چه میگوید؟ هلمز گفت: واتسون کم عقل! دزدها چادرمان را دزدیده اند!
سلام دوستان. امروز یه جا تو فیس بوک خوندم که :
به نظر شما راسته؟ کسی در این مورد اطلاعاتی داره؟
اگه راسته پس چرا تا حالا هیچ اتفاقی نیافتاده؟
سلامتی اونایی که طبیب دل های دردمندن
ولی خودشون دنیای دردند
پ ن پ نوشت :
پ ن پ نوشت :