آلوده

نکرت

آلوده

نکرت

مشاعره با حرف ت



تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچههرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانیحافظ
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزافمگر اسباب بزرگی همه آماده کنیحافظ
تنت به ناز طبیبان نیازمند مبادوجود نازکت آزرده گزند مبادحافظ
ترسم که صرفه نبرد روز بازخواستنان حلال شیخ ز آب حرام ماحافظ
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشامشمه ای از نفحات نفس یار بیارحافظ
تا کی از سیم زرت کیسه تهی خواهد بودبنده من شو و برخور ز همه سیم تنانحافظ
تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کنکه بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامیحافظ
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اولآخر بسوخت جانم در کسب این فضائلحافظ
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشقهر دم آید غمی از نو به مبارک بادمحافظ
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راندعرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیستحافظ
تیمار غریبان اثر ذکر جمیل استجانا مگر این قائده در شهر شما نیستحافظ
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنونمی گزم لب که چرا گوش به نادان کردمحافظ
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت استگفتم کنایتی و مکرر نمیکنمحافظ
تنت را دید گل گوئی که در باغچو مستان جامه را بدرید بر تنحافظ
تاب بنفشه مب دهد طره مشک سای توپرده غنچه می درد خنده دلگشای توحافظ
تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسمکه محرابم بگرداند خم آن دلستان ابروحافظ
تو نیکی می کن و در دجله اندازکه ایزد در بیابانت دهد بازسعدی
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابیاین ره که تو می روی به ترکستان استسعدی
تو کز محنت دیگران بی غمینشاید که نامت نهند آدمیسعدی
توانا بود هر که دانا بودز دانش دل پیر برنا بودفردوسی



شعر های درج شده توسط ذوستان عزیز :


تو را که هر چه مراد است در جهان داریچه غم ز حال ضعیفان نا توان داریحافظمهدی
ترسم که روز حشر عنان بر عنان رودتسبیه شیخ و خرقه رند شرابخوارحافظمهدی
ترسم که اشک در غم ما پرده در شودوین راز سر به مهر به عالم سمر شودحافظمهدی
تو اگر چنین لطیف از در بوستان درآییگل سرخ شرم دارد که چرا همی‌شکفتمسعدیمهدی
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن استای به فدای چشم تو این چه نگاته کردن است
قوی سفید




موضوعات مرتبط :



مشاعره با حرف ب  ( اینجا کلیک کنید )




مشاعره با حرف ث  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف ج  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف چ  ( اینجا کلیک کنید )


مشاعره با حرف ح  ( اینجا کلیک کنید )





پی نوشت:

سلام دوستان. امروز تولدم بود . 21 ساله شدم


















نظرات 9 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ب.ظ http://spantman.blogsky.com

تورا که هر چه مرادست در جهان داری
چه غم زحال درویش بی نوا داری (حافظ)

تو اگر چنین لطیف به بوستان درایی
گل سرخ شرم دارد که چرا همی شکفتم (سعدی)

تورا می بینم و میلم زیادت می کنی هر دم
مرا میبینی و دردم زیادت می شود هر دم(حافظ)

تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم (حافظ)

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه ی رند شراب خوار (حافظ)

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود (حافظ)



اینار و هم بیافزا




مهدی چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

تولدت مبارک باشه
این ابیات مربوط به حافظه دور منه
مرسی از تصحیحتون

قوی سفید چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:59 ق.ظ

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است...
ای به فدای چشم تو این چه نگاته کردن است؟!!
خوشت اومد؟!
راستی تولدت مبااااارک؛کاش زودتر میگفتی به موقع میومدم!
حالا که فهمیدم اردیبهشتی هستی بیشتر تحویلت می گیرم!!
من اردیبهشتیا رو خیلی دوست دارم!
راستی شما دوتا خجالت نکشیدین اونهمه قلیون کشیدین؟؟!!
واسه آینده تون خوب نیستا!!
زن نمیدن بهتون!!
از ما گفتن بود!!

قوی سفید چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:58 ب.ظ

سلام بازم؛مرسی از آدرس!!رفتیم دیدیم خیلی خوب بود!!جای دوستان خالی!!
خیلی روت زیاد شده ها!!در مورد زن و اینجور چیزا میگما!!
شما پسرا همتون به موقعش زن میگیرید؛دیرو زود داره ولی سوخت و سوز نداره!!به همین دلیله که میگم بهتون زن نمیدن!!
تازه شم تعداد دخترا کاملا برابر پسراست فقط مشکل ما اینه که پسر آدم پیدا نمیکنیم!!
حرف الآن همه ی دخترا هم به جای:کو شوهر؟؛اینه:کو شوهر آدم؟!!
حاتلا فهمیدی آقا پسر چرا اینقدر دخترا می ترشن؟!چونکه آدمشو پیدا نمی کنن!!
و در آخر به هر حال این مردا هستن که به هر شکلی به یه زن و همراه نیاز دارن!
حالا یا مادرشون یا زنشون یا دخترشونو...!!
عمرا مرد جماعت نمیتونه تنها زندگی کنه نکرت جان!!
بعد از یه مدتی خل و چل میشه!!
پس اینقدر تند نرو!!
آخر سر یک زن ذلیلی میشی که نگووووووو...
من میدووووووووونم!!!
به این میگن جواب دندان شکن!!
راستی مهدی نمیخواد برگرده؟؟!
بگو اگه نمیخواد برگرده تکلیف مارو روشن کنه اون وبلاگشم حذف کنه دیگه جای بلاگ اسکایو تنگ کرده!!والااا
وااای!!چقدر نوشتم!!

باران زده پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:01 ب.ظ

سلام .دوست قدیمی دیگه نیستی نمیای فراموش کردی آپ میکردی خبر نمیدادی باشه اشکال نداره

یا علی

بای

باران زده پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام مجدد

اره نیستم یه مدت مشکل شخصی دارم وحالم
بده

راستی مهدی برگشته ؟؟؟

قوی سفید شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام
یه سوال جدی بپرسم؟
نیومدن مهدی دلیل خاصی داره؟تو نت واسش اتفاقی افتاده؟

قوی سفید دوشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:49 ب.ظ

سلام چقدر لوسی؟!!فداش بشم الهی!!اییییییی!!
حالا اینایی که گفتی دلیل نشد که!!هیچکدومشون منطقی نیست!
البته دیگه به من مربوط نمیشه بهتره فضولی نکنم!
اگه اومد که خوشحال می شیم.همین!
بای بای

الهه شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ق.ظ http://www.elaheh.blogsky.com

سلام محمد جون
خیلی ممنونم ازت که میای و بهم سر می زنی و نظر میدی !
دوباره ...
هیه
شادم از اینکه بعد از مدتها دارم برات نظر می زارم ...
دلت واسم تنگ شده بود ؟!
می دونم شده بود !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد